چهارشنبه ۲۹ فروردین ۰۳

آرشیو خرداد ماه 1397

آهنگ های عروسی

دانلود آهنگ های ویژه افغانی

۵,۳۵۴ بازديد
دانلود ترانه افغانی جدید با لینک مستقیم

آهنگ های ویژه افغانی مخصوص افغان دوستان

ترانه افغانی برای کسانی که این سبک آهنگ هارا گوش میدهند

شما رو دعوت میکنم از پست ترانه های افغانی دیدن کنید



و اما حالا میپردازیم به همسر ایده آل برای مردان افغانی

زن آینده مرد های افغانی باید چه ویژگی داشته باشد ؟؟؟

در پایین همین متن متوجه خواهید شد ..!

برای بسیاری از جوانان در افغانستان انتخاب همسر اهمیت ویژه‌ای دارد. این جوانان ویژگی‌های از دختران را می پسندند که شاید تا ده‌سال قبل در جامعه به آن‌ها توجه‌ی زیادی نمی‌شد. اما اکنون با توجه به تغییرات اجتماعی به وجودآمده در معیارهای انتخاب همسر نیز تحولات جدی به میان آمده است. خبرنامه در گفت‌وگو با شمار زیادی از جوانان این موارد را در انتخاب همسر برای پسران مهم یافته است.

پاک‌دامنی

مردان، زنان پاک‌دامن، باحیا و نجیب را دوست دارند. برای بسیاری از جوانان افغان این مورد غیر قابل چشم‌پوشی است. اصطلاح پاک‌دامنی را جوانان افغان به عدم ارتباط با مردان و پسران دیگر نسبت می‌دهند و زن نجیب از دید پسران، زنی است که خصوصیات اخلاقی‌اش از پایداری برخوردار باشد و از ۱۰۰ نفر که در این مورد پرسیده شده، تنها دو نفر گفته که گذشته‌ی همسر شان برای شان مهم نیست به شرطی که آن گذشته زندگی فعلی و آینده‌ی شان را تحت تاثیر قرار ندهد و در آن رابطه پای فرد سومی مطرح نباشد.

سادگی و صداقت

برای بسیاری از مردان افغان ساده و صادق‌بودنِ زن جزء از موارد غیر قابل انکار است. آنان دوست دارند زن شان به تمام معنا مطابق عرف معمول جامعه باشد و در نوع پوشش، گفتار و رفتارش با ظرافت و دقت بوده و در همه موارد با او صادق باشد.

زیبایی

مردان افغان که به خبرنامه پاسخ گفته اند، اکثرا تاکید کرده اند که دوست دارند زنان زیبا و آراسته داشته باشند؛ زنانی که دست کم از خود شان زیباتر باشد و این زیبایی باید بی‌آرایش باشد.

برای بسیاری از جوانان اکنون قد دختر مورد نظر مهم نیست اما تناسب اندام اهمیت زیاد دارد. آنان تاکید کرده اند که دوست دارند همسر شان از هر جهت آدم متوسط باشد.

عدم وابستگی

بسیاری از جوانان افغان تاکید می‌کنند که دوست دارند زنان شان متکی و وابسته نباشند. در عین حال نباید به خاطر زیبایی خود مورد توجه بمانند. بل‌که به نظر آن‌ها دختر دوست داشتنی‌تر است که در زمان مشکلات مرد خود پشت او بی‌استد. امری دیگری که پسران گفته اند این است که دوست ندارند زنان شان زورگو باشد و در مقابل خانواده‌ی آن‌ها بی‌استند.

حامی

بسیاری از پسران افغان دوست دارندکه زن منطقی و با حساب‌وکتاب داشته باشند. در عین حال از مرد خود در سراسر زندگی حمایت نمایند و در موقعیت‌های حساس همیشه بتوانند روی کمکش حساب کنند.

جاه طلبی

بیشتر مردهای افغان، به دنبال همسری می‌گردند که چیزی بیشتر از زنان دیگر داشته باشد. این مورد می‌تواند شامل یک مهارت خاص، دانش بالا یا شغلی که به آن افتخار کنند شود. بسیاری از مردهای امروزی، زنانی را دوست دارند که در کنار تعهدات خانوادگی، امور روزمره، کار و فعالیت‌های اجتماعی‌اش را هم جدی بگیرد. این موضوع به آن‌ها ثابت می‌کند آن زن قادر است زندگی خود را پیش ببرد و بیش از زنان اطرافش توانمند است. جاه‌طلبی هم برای مردان دلیل دوست داشتن یک زن است

دانلود مجموعه رایگان آهنگ های کردی

۵,۳۰۵ بازديد
دانلود مجموعه رایگان آهنگ های کردی با لینک مستقیم

در این پست میخواهیم مجموعه ای از بهترین آهنگ های کردی را برای شما قرار دهیم

آهنگ های کردی شاد کاملا مناسب مراسم جشن و عروسی

شامل ریمیکس آهنگ های کردی + 10 ترانه شاد کردی

شادترین و زیبا ترین و پرطرفدارترین موسیقی کردی
دانلود مجموعه رایگان آهنگ های کردی

شما علاقمندان به ترانه های کردی برای دانلود بر روی لینک زیر کلیک کنید

آهنگ های کردی


زبان کردی گویشهای گوناگونی دارد که با یکدیگر تفاوت دارند. اما این بدان معنا نیست که به این ترتیب (با داشتن گویشهای مختلف) از زبانهای دیگر دنیا، جدا مانده است. کسانی که با زبان و دانش زبان شناسی سر و کار دارند، به خوبی آگاهند، که حتا پیشرفته ترین زبانهای دنیا دارای گویشهای متنوع هستند.

نزدیکترین زبان به کُردی، فارسی است. آیا این زبان فاقد گویش است؟ دکتر معین در دیباچه ای که بر برهان قاطع نوشته، بیش از پنجاه گویش را برشمرده است.۲ زبان انگلیسی‌ای که در لندن، ولز و اسکاتلند با آن تکلم می‌کنند تابدآن حد با یکدیگر تفاوت دارند، که می‌تواند کسانی را که در آن جا انگلیسی آموخته‌ای، سردرگم کند.

اگر وجود گویش در زبانهای دیگر نشانه‌ای طبیعی باشد، در زبان کردی این طبیعی بودن به اوج خود می‌رسد. چرا که برخی زبانها، با وجود خدمات بیشماری که به خود و زبانهای همتای خود کرده‌اند، هم چنان دارای گویشهای متنوعند. دیگر چگونه می‌توان انتظار داشت که زبان کُردی با این همه تنگنا، وضعی بهتر از آن چه اکنون دارد، داشته باشد. وجود گویش در زبان معلول عواملی است که شاید برخی با کوشش افراد برطرف شوند، اما به باور من برخی از این عوامل چنین نیست، که در شرایط کنونی و یا در آینده‌ی نزدیک، بتوان ازقید آنها رها شد. فراتر از این می‌توانم ادعا کنم که نه تنها زبان کُردی، بلکه پیشرفته ترین زبان زنده‌ی روی زمین نیز توان آن که خود را از قید گوناگونی گویشها رهاسازد، ندارد. من اگر شاهد آن نبودم که برخی از محققان کرد، از گویشهای زبانمان همچون مصیبتی بزرگ و نقصی غیر قابل رفع یاد می کنند؛ اینگونه اظهار نظر نمی‌کردم. از میان برداشتن گویش های مختلف زبانمان؛ کاری نیست که چون ضرورتی ملی فراروی اندیشمندان و پژوهشگران خود قرار دهیم؛ بلکه آنچه همانند یک ضرورت، آن هم ضرورتی بزرگ و رسالتی خطیر خود را نشان می‌دهد؛ ایجاد یک زبان نوشتاری واحد است که، هم چنان که پیش از این نیز در جای دیگری از این پیش گفتار به آن اشاره کردم؛ از آغاز سده‌ی بیستم تاکنون گامهای بزرگی در این راه برداشته شده است. موسسات مختلفی برای زبان کُردی تاسیس شده است که خدمات شایانی از آنها انتظار می‌رود تا در برابر این وظیفه‌ی ملی به انجام رسانند. اینک با گذشتن از این مقوله به موضوع تنوع گویشهای زبان کُردی باز می گردم.

گفتیم که زبان کردی گویشهای مختلفی دارد وپیدایش گویشهای گوناگون هم عللی دارد که پرداختن به آنها در حوصله‌ی این مقاله نیست. تنها یک علت هست که به زعم من تاثیر شگرفی بر پیدایش این گویشها دارد و ممکن است که اصلا درمورد زبانهای دیگر صدق نکند، یا منشا تاثیر قابل توجهی نبوده باشد، و بدین جهت تنها از همین علت سخن می گویم. لیکن فعلا اجازه دهید پیش از این ببینیم گویشهای زبان کُردی کدامند. چرا که بعداً سراغ علل پیدایش آن ها خواهیم رفت. در مورد زبان کُردی دیدگاههای گوناگونی ارائه شده است و هر کس به شیوه‌ای با آن مواجه شده است، اما از دیدگاه من بخش عمده‌ی آن چه تاکنون در باره‌ی گویشهای زبان کُردی ارائه شده، به نحوی متاثر از اراء و اندیشه های شرق شناسان فرنگی بوده است، و آن چه از همه‌ی این بررسیها و تلاشها‌ی بی وقفه‌ی اندیشمندان به دست می‌آید، آن است که؛ پژوهشی همه جانبه در مورد همه‌ی گویشهای زبان کُردی نیاز است، که تاکنون انجام نگرفته است. چرا که اکثر این پژوهشگران در خارج زیسته‌اند، و با وجود تلاشهای فراوان؛ با روح زبان و لحن و آهنگ واقعی گفتگوی صحیح آشنا نبوده، و آن را به خوبی درنیافته‌اند. هم چنین برای پژوهش در مورد یک گویش؛ به اندکی گوش دادن و دقت درآن گویش بسنده کرده و جنبه های دیگر آن را نادیده می‌انگاشته‌اند. بنابراین آن چه در مورد هر گویش به ذهنشان می رسیده، تنها می‌توانسته یک جنبه از جنبه‌های آن را بازگو کند. به همین دلیل اغلب کارهایشان ناتمام می‌مانده و برخی اوقات محققان را گمراه و گاهی نیز مخاطب را سردرگم می‌ساخته‌اند. با این همه انکار نمی‌توان کرد که شیوه‌ی پژوهش و روش کار آنان بسیار پسندیده و با ارزش بوده است، و اگر اهل همان زبان، راه و شیوه‌ی آنان را در پیش می‌گرفتند، نتایج به دست آمده هزار چندان می بود.۳

نظر دکتر مکری در این مورد کاملا صائب است که؛ اگر دانش پژوهان کُرد به شیوه‌ی فرهنگ شناسان پا به میدان نهند و درباره‌ی گویشهای زبان کُردی ویا هر موضوع دیگری به تحقیق پردازند. به شرط آن که خود را از تاثیر فکر و اندیشه‌ی فرنگیان برحذر دارند و به تحقیقاتی میدانی دست زنند، به چنان نتایجی دست خواهند یافت که بسیار ارزشمندتر از نتایجی خواهد بود که دانشمندان فرنگی به دست آورده اند . اگر برای دوری جستن از اطناب نبود، در باره‌ی نکاتی سخن می‌گفتم که ممکن است هریک از آگاه‌ترین شرق شناسانرا، چنان به خطا برد که بدون هیچ نظر بدی به نتیجه‌ای غلط دست یابد.

اینک ببینیم گویشهای زبان کُردی کدامند. اگر به حوزه‌ی گشترش و قلمرو زبان کُردی دقت کنیم، از نظر شیوه‌ی گفتگو و سخن گفتن به سه منطقه‌ی جداگانه برخواهیم خورد.

1. از کرانه ی دریاچه‌ی ارومیه ودقیقا از حد فاصل مناطق "دیزه دولی" و "سیندوس" خط بریده‌ای را آغاز و پس از عبور از پشت "اشنویه" آن را به شمال "رواندز" متصل می‌کنیم، و پس از آن به سمت مغرب، تا رسیدن به "ا*******ی" ، "دهوک" ، "زاخو" و "شینگار" وعبور از حد واسط "قمیشلی" و"هسکه" امتداد می‌دهیم، و پس از گذشتن از جنوب"دربازیه " مستقیما به "آفرین" و "کوه کورمانجا" وصل می‌کنیم.

2. همچنین با خط بریده‌ای از ناحیه‌ی غرب "همدان" آغاز و پس از گذشتن از ناحیه‌ی شمال "کرمانشاه" آن را تا کرانه‌ی دجله امتداد می‌دهیم .

این دو خط بریده همه‌ی مناطقی را که در آنها به زبان کُردی تکلم می‌شود به سه بخش تقسیم می‌کند که در هر بخش آن یکی از گویشهای زبان کُردی مسلط است.

1. گویش شمالی (بالایی): در شمال خط یکم واقع واین زیر گویشها را در بر می‌گیرد؛ هرکی، شکاک، جلالی (بایزیدی )، هکاری، بوتی، جزیری، افرینی، دمبلی، بادینی.

2. گویش میانی: در جنوب خط اول و شمال خط دوم واقع و با خطی پررنگ مشخص می‌شود که به آن سورانی می‌گویند. اما در حقیقت سورانی زیر گویشی از گویش میانی است. دراین ناحیه این زیر گویش ها وجود دارند؛ مکریانی، سورانی، سلیمانی، جافی، سنندجی، گروسی ، و...

3. گویش جنوبی (پایینی): درجنوب خط دوم گویش جنوبی (پایینی ) گویش مسلط است که این زیر گویشها را دربر می گیرد؛ کرمانشاهی، کلهری، کلیایی، پیروندی، لَکی، لُری کوچک (فیلی و یا پهلی ).

4. گورانی (اورامی ) و زازایی (دیمیلی): در حوزه‌ی گسترش گویشهای شمالی و میانی زبان کُردی، دومنطقه‌ی دوردست تحت نفوذ زبان کُردی وجود دارد که با وجود دوری از یکدیگر، به آسانی می‌توان تشخیص داد که گویشهای آنها از اساس یکی هستند. این دو گویش یکی زازایی (که دیمیلی هم گفته می شود) و پیش از محدوده‌ی شمال و گورانی است. و دیگری گورانی و در منطقه‌ی میانی است. گورانی بیشتر به نام اورامی شناخته شده است. چرا که بزرگترین حوزه‌ی گسترش آن منطقه‌ی اورامان است. علاوه براین در "ریژاو " و "کنوله"۴ و در میان قبایل "باجلان" و "زنگنه" و "شبک " هم با آن تکلم می‌شود. زازا هم در" پالو"، " کور " و - "چبخچور " در "بیروه" - گسترش یافته است .

لُری در بخش پایینی حوزه ی زبان کُردی قرار می گیرد. در باره‌ی این زیر گویش اراء مختلفی ارائه شده است. شرف الدین خان بدلیسی، در شرف نامه‌ی خود آن را یکی از چهار گویش بزرگ زبان مردمان کرد معرفی کرده است. برخی از پژوهشگران وشرق شناسان فرنگی و ایرانی آن را گویشی از گویشهای زبان فارسی می‌دانند. دکتر "کمال فواد" نظر دیگری دارد و می‌گوید؛ ازحیث دستور زبان، لُری زبان خاص منطقه‌ی جنوب غربی ایران قلمداد می‌شود، امٌا فارسی نیست بلکه زبانی مستقل است. بخش اول آن بختیاری از حیث زبان کُردی نیست و از حیث نژادی نیز خود را کُرد نمی‌دانند. اما بخش دوم آنها، خصوصا در عراق به خاطر برخی دلایل تاریخی و سیاسی واجتماعی از حیث نژادی خود را از کُردها جدا نمی‌دانند و از حیث زبان نیز در نتیجه‌ی آمیختگی با کُردها بسیاری اداب کُردهای شرقی را اخذ کرده اند.۵

این موضوع - که لُری، کُردی است یا خیر - مو ضوعی است نیازمند بررسی علمی و بدور از احساسات و تعصبات نژادی و بدور از تاثیر و شهرت فلان شرق شناس فرنگی یا دانشمند غیر فرنگی. پژوهشی که کُردمابی کورکورانه باعث خلط مبحث درآن نشود و با تشابه چند واژه کُردی و لُری، لُری را کُردی نکند. و نیز آن چنان تحقیقی که، آنچه را که تنها به خاطر تشابه درچند واژه یا شیوه بکار گیری آنها با زبان فارسی، این شبهه را _ که فلان شرق شناس و زبان شناس چنین گفت _ القا می کند؛ به نظری قطعی و مسلم بدل نکند، که امکان تجدید نظر در آن نباشد و به یکباره لُری را از کُردی جداسازد. کوتاه سخن آن که؛ بررسی این موضوع نیازمند پژوهشی میدانی است.

دانلود ریمیکس شاد جدید و قدیمی

۵,۸۳۰ بازديد

گلچینی از بهترین ریمیکس های شاد

مجموعه رایگان ویژه 9 ریمیکس شاد مخصوص ماشین و عروسی

ریمیکس هایی فوق العاده برای شادی شما همراهان گرامی

... از گوش دادن به ریمیکس های شاد لذت ببرند ...

برای دانلود بر روی ریمیکس شاد کلیک کنید

 

 

همانطور که از اسم آن پیداست به دوباره میکس شدن یک آهنگ، ریمیکس گفته می شود. ریمیکس یعنی چیدمان دوباره موزیک مورد نظر در محور افقی؛ امروزه هنر ریمیکس یکی از بزرگترین تحولات دنیای موسیقی بخصوص در غرب و بخصوص در سبک  الکترونیک یا همان EDM و انواع زیرشاخه های آن است؛ ایجاد تنوع در سبک ها توسط ریمیکسرها و سرمایه گزاری روی پکیج های ریمیکس و مسابقات آنلاین ریمیکس، یکی از شیوه های مدرنِ درآمدزا برای لیبیل های درجه یک جهانی است. در تمامی کشورها موزیسین و یا هر شخص تولید کننده موسیقی می تواند ایده ای نو و دیدگاهی متفاوت بر روی یک اثر هنری داشته باشد. لزوما ریمیکس در سبک الکترونیک ساخته نمی شود، بلکه هر سبکی می تواند ریمیکس خاص خود را داشته باشد و هیچ محدودیتی در ساخت و زمان آن وجود ندارد. ریمیکسر (کسی که ریمیکس را تنظیم می کند) پس از شنیدن آهنگ برای بار اول سلیقه اش را با ملودی و المان های مختلف موزیک تطبیق می دهد ... سپس با اعمال ایده های مختلف در تنظیم جدید، آهنگ را از دوباره و با سلیقه خودش می سازد. ریمیکس ها می توانند الکترونیک باشند یا آکوستیک، و می توانند ساز هم داشته باشند که این بستگی به سلیقه و خلاقیت ریمیکسر مورد نظر دارد. مهمترین نکته در ساخت یک ریمیکس که کسی به آن توجه نمی کند این است که حس موسیقی نباید تغییر کند یا اگر تغییر می کند باید متناسب یا بهتر از اثر قبلی باشد. گاها آکوردهای تغییر یافته ی موزیک های ریمیکس شده غلط یا نا مطلوب هستند. معمولا ریمیکس ها باعث می شوند مدتی موزیک اصلی دیگر شنیده نشود یا به فراموشی سپرده شود و همچنین ریمیکس ها دارای سبک خاصی نیز نمیباشد و میتواند شامل آهنگ های شاد , غمگین , عاشقانه و ... نیز باشد ! البته همین اتفاق هم ممکن است بعد از مدتی برای خود ریمیکس بیافتد. در هنگام ساخت ریمیکس باید دقت کنید که آن مطابق با سبک های روز دنیا باشد اگر هم نبود، می بایست موازی با موسیقی مدرن باشد. پرفروش ترین آلبوم ریمیکس تاریخ، آلبوم خون روی زمین رقص از مایکل جکسون هنرمند و موسیقی دان اهل آمریکاست !!!

نظر موافقان راجب تدریس زبان های محلی

۵,۳۳۱ بازديد

خبرگزاری تسنیم

«احیای زبان‌های محلی» و از سر گرفتن آموزش آن در مدارس را اولین‌بار روحانی، رئیس دولت یازدهم، در سفرهای تبلیغاتی خود به نقاط مختلف کشور گفته بود. بعد از آن، علی‌اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش نیز از اجرایی شدن این طرح که به گفته او با ماده 15 قانون اساسی ممانعتی اجرایی ندارد، پس از بررسی و ارزیابی در مدارس خبر داده بود. اخیراً نیز حجت‌الاسلام و المسلمین یونسی، دستیار ویژه رئیس‌جمهور در امور اقوام و اقلیت‌های دینی و مذهبی، نیز بر این امر تأکید کرده و آن را عاملی مهم در حفظ و بقای زبان فارسی دانسته است.

وی در گفت‌وگویی که اخیراً با یکی از رسانه‌های کشور داشت، گفت: «ما مصر هستیم که آموزش زبان‌ و ادبیات محلی در مدارس و دانشگاه‌ها وجود داشته باشد. این، هم برای زبان‌های محلی لازم است هم برای زبان فارسی. ما این دو را ضد هم نمی‌دانیم و نمی‌دانم چرا بعضی‌ها از این بابت نگرانند؟»

آموزش «گویش‌»‌ها در مدارس زیره به کرمان بردن است

واکنش‌ها به این پیشنهاد از همان سال گذشته آغاز شد. اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی دلایلی را ارئه کردند که در نوع خود قابل تأمل است. حسن ذوالفقاری، مدیر گروه آموزش زبان فارسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، با اشاره به این موضوع گفته بود: آنچه که در قانون اساسی بر آن تأکید شده آشنایی با فرهنگ و ادبیات کشور است. در قانون موردی به نام «زبان» یاد نشده بلکه از آن با عنوان ادبیات یاد کرده‌اند. برداشت فرهنگستان زبان و ادب فارسی از قانون اساسی «فرهنگ» و «ادبیات» است، نه زبان. زبان فارسی، زبان مشترک همه اقوام در کشور است و جای آموزش آن در مدارس است. موضوع «گویش‌»‌ها و توجه به آنها نه در مدارس، بلکه باید در مجامع علمی و پژوهشی مورد بررسی قرار گیرد. چنانچه در حال حاضر نیز پژوهشگاه‌ها و مجلات علمی و پژوهشی متعددی به این مقوله می‌پردازند. موضوع «گویش‌»ها و تحولات آنها و ... را باید در این مجامع مورد بررسی قرار داد. چنانکه هر ساله نشریات متعدد در تراز علمی پژوهشی با این محوریت منتشر می‌شود و دانشجویان در مقاطع مختلف کارشناسی ارشد و دکتری نیز برخی از پایان‌نامه‌‌های خود در رشته‌‌های مردم‌شناسی، ادبیات فارسی و زبان‌شناسی به این موضوعات اختصاص داده‌اند.

مدیر گروه آموزش زبان فارسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی با بیان اینکه پیشنهاد ارائه شده بیشتر مرتبط با مدارس است نه مجامع علمی و دانشگاهی یادآور شده بود که زبان فارسی، زبان رسمی این کشور است و بر این اساس، تأکید مدارس در مناطق دو زبانه نیز باید بر آموزش زبان فارسی باشد، نه زبان مادری؛ چرا که دانش‌آموز وقتی به مدرسه وارد می‌شود با زبان مادری خود آشنایی دارد. وقتی فرد می‌تواند با این گویش‌ها صحبت کند و مشکلی در این زمینه ندارد، چرا باید دوباره در مدارس روی این موضوع تمرکز کرد؟ چرا باید وقتی فردی چیزی را می‌داند، دوباره آن را به او آموزش داد؟ هرچند در حال حاضر نیز طراحی کتب درسی در مقطع ابتدایی به گونه‌ای است که دانش‌آموز با تمرین‌هایی مبنی بر یادگیری بیشتر گویش‌های محلی آن منطقه، بیشتر بر این امور متمرکز می‌شود.

ذوالفقاری با بیان اینکه آنچه در حال حاضر ما به آن نیاز داریم، بحث پژوهش در این زمینه است، نه آموزش گفت: اگر بخواهیم این رویه را در مدارس مناطق دو زبانه در دست بگیریم، به نوعی زیره به کرمان بردن است. در مجموع تفسیر فرهنگستان زبان و ادب فارسی درباره قانون اساسی همان امری است که پیش‌تر هم اعلام شده است.

موافقان و مخالفان چه می‌گویند؟

بخش دیگری از موضع‌گیری‌ها هم در همین جهت فکری آقای ذوالفقاری بود. عده‌ای دیگر از اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی مخالف این رویه در کشور هستند. به عنوان نمونه، محمدعلی موحد نیز در سخنانی ورود به این حوزه را امری خطرناک دانسته و گفته بود: دولت باید از مداخله مستقیم در آموزش زبان‌های محلی و بومی خودداری کند. ما زبان معیاری داریم که زبان رسمی ما است. اگر دولت بخواهد آن را فراموش کند و به حوزه زبان‌ محلی وارد شود، کار ما زار است. این گروه دلایلی را نسبت به مخالفت خود در این‌باره ارائه می‌دهند که برخی از آنها را این‌طور برمی‌شمارند که تجربه صحبت معلمان با دانش‌آموزان در برخی از مدارس به زبان محلی و بومی، و نه حتی آموزش آن، نشان داده که چه بسیار دانش‌آموزانی که حتی در مقاطع دبیرستان نمی‌توانند به راحتی با زبان ملی خود سخن بگویند. این موضوع در برخی از مناطق محروم کشور در جریان است. تجربه چنین مدارسی نشان داده است که انس با زبان محلی در مدارس، تکلم آن در خانه و سطح شهر، دانش‌آموز را از آموزش زبان ملی دور کرده به طوری که پس از فراغت تحصیل از دبیرستان نیز نمی‌تواند با مردم دیگر شهرها ارتباط برقرار کند. این مشکلی بود که برخی از اعضای فرهنگستان بر آن اذعان داشتند و خطر آن را گوشزد کرده بودند.

البته به نظر می‌رسد نکته اساسی که اعضای فرهنگستان نسبت به آن انذار می دهند تدریس «به»  زبان محلی است نه تدریس زبان و ادبیات محلی و گویش های دیگر کشور به عنوان یک واحد درسی. که البته جمع‌آوری منابعی علمی و مستند برای معرفی این زبان‌ها کاری بس دشوار و حوزه‌ای بسیار گسترده است.

نکته دیگر کیفیت تدریس زبان‌های بومی است. زبان بومی در مناطق مختلف به سیاق گوناگون به کار برده می‌شود. حتی در یک استان نیز گویشوران به یک زبان بومی، از آن با تعابیر و واژگان خاص خود استفاده می‌کنند

اما آموزش زبان های محلی در مدارس موافقانی نیز دارد. به اعتقاد این گروه، آموزش زبان محلی در مدارس را می‌توان فرصتی برای حفظ تراز علمی و ادبی زبان‌های بومی‌ای دانست که هر روزه از انس گویشوران به آن کمتر و علاقه آنها به دیگر زبان‌ها بیشتر می‌شود. امروزه دیگر نسل‌های جدید تقیدی چنان که در گذشتگان بوده به زبان مادری و بومی خود ندارند و حتی متأسفانه دیده می‌شود که برخی نمی‌توانند همانند والدین خود با این زبان‌ها صحبت کنند. حتی نمی‌توانند در تراز ادبای قدیمی خود سخن بگویند و امروز برخی از این زبان‌ها با یک افول جدی در ساحت علمی و ادبی خود مواجه بوده است. و تدریس یک واحد درس تخصصی مرتبط با زبان محلی و در ترازی علمی و ادبی هیچ مشکلی ایجاد نخواهد کرد. مشکلی که می‌تواند در سال‌های آتی مشکلاتی را برای حتی زبان فارسی و پژوهش‌های این حوزه ایجاد کند.

افزون بر این، زبان‌های محلی پیوندی عمیق با زبان فارسی در سده‌های گذشته دارند. بسیاری از واژگان فارسی پهلوی امروزه در زبان‌های بومی مانند زبان اهالی خراسان، طبری و یا کردی جریان دارد و زنده است که همین امر موجب شده آهنگ های محلی نیز با گویش های متفاوت خاص همان محله در دل مردم جا باز کند و مردم به آن علاقمند شوند همچنین قطع پیوند میان گویشوران با این زبان‌ها فراموشی چنین ذخایری را در پی خواهد داشت. به هر حال آموزش دروسی با محوریت زبان محلی به نظر می‌رسد مخالفان زیادی نداشته باشد اما آموزش صرف به زبان محلی مشکلات زیادی را بیشتر از همه برای مردم مناطق مختلف کشور در ارتباط‌گیری و بروز ملی فراهم می‌کند.

گذشته از این موضوع، حفظ پیوند میان نسل آینده با زبان بومی، سرمایه‌گذاری بر عمیق‌ترین وجه فرهنگی هر منطقه است. زبان، هویت یک ملت و غنی‌ترین بخش فرهنگی هر جامعه را تشکیل می‌دهد که در صورت تزلزل در دیگر حوزه‌های فرهنگی نیز باید شاهد تغییراتی اساسی در آن باشیم. در کنار همه این موارد، می‌توان با آموزش زبان مادری، ثمره آن را در تقویت ادبیات و زبان‌های این مناطق پس از سال‌ها دید. مدارس سال‌های سال است که بر تقویت زبان فارسی ملی همت گماشته‌اند که البته با توجه به بررسی‌های صورت گرفته از سوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی نتوانسته‌اند چنان که باید موفق عمل کنند. حال اگر موضوع آموزش زبان بومی دیگری که هنوز آزمون و خطای خود را پس نداده به آن افزوده شود، این ارزیابی‌ها به کجا کشیده خواهد شد

منبع